Web Analytics Made Easy - Statcounter

برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی که دستاورد بزرگ ملت ایران در عصر حاضر است، باید در شیوه حکمرانی، تجدید نظر اساسی کنیم. اعتراف کنیم که فرهنگ را اسیر سیاست ‌بازی کرده‌ایم، اقتصاد را سیاست ‌زده کرده‌ایم، جامعه را دوقطبی کرده‌ایم، عدالت را به فراموشی سپرده‌ایم، زبان دستور دادن را بر زبان اخلاق حاکم کرده‌ایم، قانون را فدای سلیقه‌های شخصی و جناحی ساخته‌ایم، از ارزش‌ها داد سخن دادیم ولی زنان مجهول‌الهویه و حتی مدلینگ را به جای مادران شهدا به عنوان زنان تاثیرگذار جا زدیم، منبر نماز جمعه را که باید منادی وحدت باشد به بلندگوی تفرقه تبدیل کردیم، اشرافیت را جایگزین عدالت کردیم و به مقامات آموختیم برای ماندن در پُست و مقامشان؛ بله‌قربان‌ گوئی را پیشه کنند و از این طریق نفاق را در نهاد آنها نهادینه کردیم!

تجدید نظر اساسی در شیوه حکمرانی یعنی تمام مقولاتی را که گرفتار سیاست ‌بازی کردیم، به مسیر اخلاق برگردانیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
فقط با این تجدید نظر است که می‌توانیم از نظام جمهوری اسلامی حفاظت کنیم و اجازه ندهیم دیگران تاریخ را به زیان این دستاورد بزرگ ورق بزنند.

بیشتر بخوانید:

خاتمی: اسلام در عرصه اجتماعی باید بتواند با «جمهوریت» سازگار شود / متاسفانه آنچه اتفاق افتاد، چیز دیگری بود

باهنر: از بی‌هنری ماست، وقتی اغتشاشات ساکت می‌شود، فکر می‌کنیم مساله حل شده؛«حل نشده!»/ حتی آنان که به راهپیمایی‌هایی به نفع نظام می‌آیند، گلایه دارند

ضرغامی: «سخت‌گیری به مردم»، نتیجه‌اش همین است که می‌بینید! / خودم، جزو «قشر خاکستری» هستم/ نامزد ریاست‌جمهوری نمی‌شوم / دولت رئیسی ۸ ساله می‌شود

هشدار توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت: کاری نکنید؛ فقرا بریزند، کاسه کوزه همه را جمع کنند / من این را دور نمی‌بینم

حداد عادل: باید غفلت گذشته خود درباره زنان را جبران کنیم/ باید ارزیابی شود ، اشتباهات ما چه بوده و به تغییر روش در چه حوزه‌هایی نیاز داریم

افروغ: این، شورش طردشدگان است / مقامات، دعوت به جلسات می‌کنند تا بگویند، اینها هم آمدند و حرفهایشان را زدند/ آنها اصلا عنایتی به عمل ندارند

حجتی کرمانی: «لاله» انقلاب را «خار» کرده‌ایم به پای مردم / هیچ‌جای قانون اساسی ننوشته، رهبر باید «عمامه» داشته باشد

۲۱۲۲۰

کد خبر 1729210

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تجمعات اعتراضی اغتشاش ناآرامی اصولگرایان اصلاح طلبان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۹۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟

فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسن‌ها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری می‌کند. در حقیقت، آن‌ها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سو‌های جدیدی را نوید می‌دهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیت‌های تازه‌ای را نیز داشت.

به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید می‌بیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانه‌های سختی را تجریبه می‌کند و هیچ بعید نیست که در سال‌های آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.

در این رابطه، برخی اندیشکده‌های معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین می‌رود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.

با این همه، به طور خاص می‌توان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.

۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربی

شاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرت‌های غربی با لغات بازی می‌کنند و ملت‌هایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود می‌کنند.

با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزای‌های غربی‌ها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزش‌های متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملت‌های جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استاندارد‌های دوگانه قدرت‌های غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرت‌های غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیست‌ها در جنگ غزه به پا می‌خیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و می‌شود، می‌گویند.

موضوعی که حقیقتا ضربه‌ای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعار‌های دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.

۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربی

هژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی دست به هر اقدامی می‌زنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظام‌های حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیت‌ها دقیقا همان چیزی‌هایی هستند که این نظام‌های حکمرانی مطرح می‌کنند.

 در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روند‌ها و رویه‌های متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استاندارد‌های دوگانه جهان غرب و هم متنوع‌تر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیت‌ها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیت‌های تازه‌ای رونمایی کرده است.

۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربی

در سال‌های اخیر نظام‌های حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بی‌منطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطب‌های قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قاره‌ای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.

در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانه‌ای به مصاف رقبای بین المللی خود می‌رود، گواهی روشن بر تضعیف اهرم‌های میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیت‌های جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش می‌گذارد.

دیگر خبرها

  • معلم اساسی‌ترین عامل تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت است
  • تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟
  • ایثارگران میدان‌داران واقعی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران هستند
  • شوراهای شهر و روستا نقش اساسی و مهمی در کشور دارند
  • شوراهای شهر و روستا نقشی اساسی و مهمی در کشور دارند
  • شوراها حلقه میانی بین حاکمیت و مردم هستند
  • شوراها حلقه میانی اصلی حاکمیت و مردم است / از خدمات نظام باید دفاع شود
  • اصول اساسی نظام «مردم محوری» است
  • آمادگی وزارت بهداشت برای تقویت زیرساخت‌ های نظام سلامت آفریقا
  • مسئولان عملیات فرهنگی و جهاد تبیین را جدی بگیرند